شعر شهادت امام حسن (ع)شعر شهادت اهل بيت (ع)
دردی در این دل است که درمان نمیشود
دردی در این دل است که درمان نمیشود
داغ عزای کوچه که پایان نمیشود
درمان دل به زهر هلاهل شنیده ای
دردم به غیر زهر که درمان نمیشود
من درد زخم سینهی مادر گرفته ام
درمان زخم سینه که آسان نمیشود
این غربتی که کرده خدا قسمت حسن
دیگر نصیب هیچ مسلمان نمیشود
از داغ مادرم جگرم پاره پاره شد
این جسم و جان رفته دگر جان نمیشود
. .
بیرون بریز این جگر پاره پاره را
بیرون بریز غصه آن گوشواره را
زینب رسیده است بگو راه چاره را
خونابههای دور لب پر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک میکند
او خاک گیسوان تو را پاک میکند
شکر خدا که پیرهنت درنیامده
دیگر لباسهای تنت درنیامده
دارد حسین پیش تو از حال میرود
او از کنار تو ته گودال میرود
شاعر:؟؟؟؟