شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر

نبود ماه در آن شب, نبود کوکب هم

نبود ماه در آن شب, نبود کوکب هم
به گریه گفت به عمه : نیامد امشب هم!

چه می کند اگر این صحنه را ببیند که
سر حسین شکسته ست و غرق خون لب هم

بگو – خدای من! – این مرتبه چه خواهد کرد
سه ساله با سر و با موی نامرتب هم؟

بگو که بشکند آن کاخ از کمر ویران
زبون و خرد شود آن مقام و منصب هم

بسوزد آن همه سجاده, آن همه مسجد
که بی حسین نیرزد به هیچ, مذهب هم

رقیه شام نخورده ست و شامیان سیرند
نزد به آب – خدا شاهد است – یک لب هم

چنان کشید و چنان برد معجرش را باد
که بر نداشت دگر دست از سرش, تب هم

نشان نداد دگر جای آن کبودی را
چرا که دید نهانی رباب و زینب هم …

پیمان طالبى

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا