روضه گریان
شاید این روضه گریان رخ مادر باشد
یادرآمیخته با غصه ی حیدر باشد
یاتنش مثل گل لاله پرپر باشد
آه سخت است اگر قافیه ام در باشد
چادرت مثل نفس های تو حرمت دارد
فاطمه بودن تو روضه ی غربت دارد
یاس بی بال و پری بال و پرش میسوزد
پشت دربود چرا تاج سرش میسوزد
باهمان حال خدا همسفرش میسوزد
و خجل گشت علی در نظرش میسوزد
ماند در پشت در خانه فقط آه کشید
آه از جور همین مردم گمراه کشید
باهمان قامت خود باز قیامت کردی
برتمامی امامان تو امامت کردی
و رسولان خدا را تو هدایت کردی
غربت بیت علی راتو روایت کردی
تادر آیینه ی اجلال نمایان شده ای
طعنه بر شرک تمامی خدایان شده ای
نام زهرا گره از کار سلیمان وا کرد
یک نظر تا ابدالدهر براین دلها کرد
باهمان پهلوی بیمار چنان غوغا کرد
آتشی در دل آشوب علی برپا کرد
راه پرواز ملائک به بهشتی مادر
چه به روی در این خانه نوشتی مادر
فاطمه بود اگرصبح قیامت برپاست
فاطمه بود که احکام شریعت برپاست
فاطمه بود که روح و دم غیرت برپاست
فاطمه بود که معنای ولایت برپاست
او سرآغاز مسیر مکتب خاتم بود
فاطمه رمز مسلمان شدن آدم بود
بال جبریل امین فرش حریمت باشد
وتسلای علی عطرو شمیمت باشد
نوکری کردنم از لطف رحیمت باشد
روزی ما همه از دست کریمت باشد
مادراین راه فقط گرد مدارت هستیم
غصه داریم به دنبال مزارت هستیم
تاابد گریه کن روضه ی کوثر هستیم
تاابد خانه به دوش غم حیدر هستم
تاابد شیعه سلمان پیمبر هستیم
تاابد پیرو هر امر ز رهبر هستیم
جان نثاریم گدایان شه علقمه ایم
مافقط منتظر منتقم فاطمه ایم
محمد حسین بناریان