شعر مناجات
تکرار در تکرار هر سال خودم هستم
دنبال تو نه بلکه دنبال خودم هستم
عمری کمر بستم به گمراهی خود , افسوس
با چشم دل دیدم که دجّال خودم هستم
اصلا مرا با حیله ی ابلیس کاری نیست
من باعث و بانی اغفال خودم هستم
با دست خود آلوده کردم روزگارم را
من زخم خورده از پر و بال خودم هستم
صورت پرستی حُسن سیرت را گرفت از من
صدحیف از اینکه غرق تمثال خودم هستم
هرگز طلوع رستگاری را نخواهم دید
وقتی اسیر دست امثال خودم هستم
سر می بُرم وجدان خود را و خیالم نیست
ای وای بر من ؛ شمر گودال خودم هستم
اولاد من با روزه و با روضه ها قهراند
شرمنده از هر میوه ی کال خودم هستم
اشک از دو چشم بی قرارم رخت بربسته ست
شب تا سحر دلواپس حال خودم هستم
گفتم می آیم آشتی اما نشد , هرشب
سرخورده از این بخت و اقبال خودم هستم
سهم من از صرف جوانی روسیاهی شد
آیینه ی تاریک اعمال خودم هستم
ممنونم از اینکه دوباره فرصتم دادی
دیگر به فکر رفع اشکال خودم هستم
از این همه ناخالصی ها خسته ام خسته
این روزها در فکر غربال خودم هستم
گرچه مطیع نفس خود بودم ولی دیگر
عبد خداوند متعال خودم هستم
علیرضا خاکساری