شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)
ز شرق و غرب می وزد نسیم ها موافقت
چه کرده ای تو با دل اویس های عاشقت
محمدی ترین شدی به خلق و خلق و منطقت
هزار بار آفرین به ناز شصت خالقت
ربیع الاولی شده مه پیمبر خدا
علیست آمده ولی شبیه روی مصطفی
به آسمان تار شب طلوع اخترانه ات
اقامه ی نماز با اذان دلبرانه ات
کمی به ما عطا نما ز لطف در خزانه ات
فدای خال گونه ات, رخ پیمبرانه ات
مرا ز پرسه در صف اویس ها جدا مکن
اسیر زلف تو شدم مرا ز خود رها مکن
در این قبیله جز علی نبوده نام دیگری
به جز ثنای مرتضی مگو کلام دیگری
به جز قلندرش شدن مجو مرام دیگری
شدی چو عاشق علی,مشو غلام دیگری
اگر که رسم می شود بنام مرتضی شدن
نتیجه اش چه می شود,شبیه مصطفی شدن
چقدر دلبری کنی به حسن فوق العاده ات
شکار گشته یوسفان به چهره ی گشاده ات
زمین ز تاک پر شده به گوشه ی اشاره ات
چه خوب آذری زبان بخوانده شاهزاده ات
تو یوسف حسینی و به غمزه دل بری کنی
تو آمدی نبی شده, کمی پیمبری کنی
زدی چو شیر بی امان به قلب لشکر عدو
و گفته ذکر یا علی به طرز رزم تو عمو
بکار برده ای ز او نکات رزم, مو به مو
از این جهت نبوده کس به جنگ با تو رو به رو
ز تیغ تو بجای خون, سر سران چیکده است
شبیه مرتضی شدی که کربلا ندیده است
تنت اسیر بوسه ها ز نیزه ها و تیر شد
معطر از حضور تو تمامی کویر شد
کنار پیکرت پدر کمر خمیده پیر شد
و زینب از همان زمان ز خیمه اش اسیر شد
عراق شد حجاز یا مدینه کربلا شده
چقدر عطر مصطفی در آسمان رها شده
قاسم احمدی