اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)شعر ولادت امام زمان (عج)شعر ولادت اهل بيت (ع)

شعر ولادت ولی عصر عج

شهر , آذین شده و منتظر یار شده
لحظه ی عاشقیِ “آمدن” انگار شده
آسمان چشم شد و روی زمین دوخته شد
ماه , همسایه ی دیوار به دیوار شده

“نکند یار بیاید … وَ نبینی او را …”
دلم از مردمک چشم , طلبکار شده
پر ستاره شده امشب همه جای عالم
آسمان روی زمین , چادر گلدار شده
عرش , تا صبح فقط دور زمین می گردد
سامرا کعبه شده , نقطه ی پرگار شده

یک نفر آمده که بود جهان منتظرش
صاحبی آمده که بوده “زمان” منتظرش

دردمندان همه هُشیار , دوا آمده است
غصه تعطیل , که معنای شفا آمده است
هر چه خواهید , بخواهید از این خانه فقط
بینواها بِشِتابید , نوا آمده است
“عالَم پیر , دگر باره جوان خواهد شد”
چونکه مُشکِ نفس باد صبا آمده است
آی “دارا” نکنی فخر , به دارایی خود
آنکه عزت بدهد بر فقرا آمده است
آی مظلوم ! , بپا خیز , علیه ظالم
چه نشستی که “معین الضعفا” آمده است

ندبه خوانان ظهور و همه محو اوییم
حرف های دلمان را به خودش می گوییم :

سرمان را به تو دادیم که سامان بدهی
دردها را به تو گفتیم , که درمان بدهی
بَرَکت نیست دگر در برهوتِ بی تو
خشک شد کوزه ی ما کاش که باران بدهی
ای که دست تو پر از رزق خدایی باشد …
نان فراوان بُود … ای کاش که دندان بدهی
سرد و بی روح تر از ما که نداری آقا …
مثل مُردار … فقط کاش به ما جان بدهی
جانمان بر کف دست است , فقط لب تر کن
گوشمان را به تو دادیم که فرمان بدهی

ما دعای فرجت را همه دم می خوانیم
ما همه منتظر آمدنت می مانیم

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا