شعر ولادت امام سجاد (ع)

علیّ بن الحُسین

ای علـی اوّل از آل علـی
وارث اِکرام و اِجلال علی

پیشتاز و پیشوای اهل دین
مظهر توحید فخرُ العارفین

حُجّهُالله و امامُ المَشرِقین
سیّدسجّاد علیّ بن الحُسین

نور چشمِ نور عینِ فاطمه
یادگاریِ حُســینِ فـاطمه

رونوشت زُهد شاه لافتی
ماه داماد امام مجتبی

عرش حق آئینه ی سجّاده ات
سجده و ذکر و دعا دلداده ات

محوِ سعیِِ تو صفا و مروه است
تو غلامت مُستجاب الدّعوه است

عقل ها در باب تو سر در گُم اند
نقطه ای در آسمان چارُم اند

مادر تو خاک بوس فاطمه ست
فخرش این بس که عروس فاطمه ست

مادرت ناموس شاه کربلاست
خطبه خوان عقد او شیر خداست

شهـربانو عزّت ما مَردُم است
شاهـدُخت یزدگِرد سـوّم است

من ز توصیفش زبانم قاصر است
مادر معصوم قطعاً طاهره ست

مادری این گونه بابایی چنین
جمع این دو کیست؟زین العابدین

گر چه از اکبر کمی کوچک تری
در حقیقت تو علیِ اکبری

روح ما را کرده ذکرت صیقلی
یا علیّ بن الحُسین بن علی

کوری چشم نمک نشناس ها
پیش مرگت می شوند عبّاس ها

گرچه در دشت بلا تب داشتی
عمّه ای مانند زینب داشتی

دم به دم داغ مُکرّر دیده ای
ذبح هفتاد و دو تا سر دیده ای

با چه حالی پیکر بابات را
جمع کردی در میان بوریا ؟

تو چهل منزل اسارت دیده ای
خیمه ی در حال غارت دیده ای

درد با هر عضو تو درگیر بود
دست و پایت در غُل و زنجیر بود

شاهدم دروازه ها ، بازارها
کُشته اند این مرد را آزارها

آه از آن آتش که در شام بلا
هم سرت را سوخت هم عمّامه را

آه از آن ساعت که در بزم شراب
خیزران می خورد بر لب با شتاب

چوبدستی یزید از پا نشست
چون که دندان ثنایا را شکست

 محمد قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا