شعر مدح امام حسين (ع)
غم تو
غم تو بر غم طفـل حسنت چسبیـــده
مُهر غـــمخانه سر انجمنت چــسبیده
لب دریا,لب ســقا ,لب اصغــر تشنـه
از عطش,نوک زبان بر دهنت چسبیده
بود مجروح و کفن دوخت برایت زهرا
از همان خون به روی پیرهنت چسبیده
تا تو عریان شوی اندر ته گودال ببــین
پنــجــۀ نیزه ز روی کــفنت چــسبــیده
نورخورشید و جراحات تنت,تکه کفــن
دردسر ساز شده,چون به تنت چسبــیده
نعل تازه چقدر سفت و زمخت است حسین
زیر پای سـُـــم اســبان بدنت چـــســبیده
محسن داداشی