عشق تو هست ، جنت اعلا نخواستیم
فردوس مال توست ، ولی ما نخواستیم
«خود شاهدی به نام تو دُکان نساختیم»
ما با توییم ، از تو که دنیا نخواستیم
جان علی قسم! که اگر نوکرت شدیم
غیر از نگاه حضرت زهرا نخواستیم
ما کشته مردهی نفس قدسی توییم
نسپارمان به کس ، دم عیسی نخواستیم
صبح ازل به سینهی ما هرچه عرضه شد
یا سیدی به غیر تو گویا نخواستیم
ای عشق واقعی دو دنیای ما حسین
ای عشق پاک! غیر تو لیلا نخواستیم
خورده گره به زلف تو توحید انبیا
موی تو هست ، عالم معنا نخواستیم
روی تو بدر و لیلهی قدر است موی تو
احیای ما تویی شب احیا نخواستیم
ما با تو بستهایم قرار و مدار را
شیرین ترین معامله حلوا نخواستیم
جای گدای بی سر و پا نیست قصر تو
پشت دریم سر بزنی جا نخواستیم
واللهه غیر کرب و بلا غیر روضه ها
در عالمین ملجأ و مأوا نخواستیم
یا که سوار کشتی تو یا که غرق تو
در هر دو حال ساحل دریا نخواستیم
با شوق عشق راهی گرداب میشویم
با سر به محضر تو شرفیاب میشویم
عماد بهرامی