شعر شهادت حضرت زهرا (س)

همان یکتای بی همتای احساس

اگر آن روز پشتِ در, گل یاس

ندا میداد یا عباس…عباس…

سراپا غُرّشِ شمشیر میشد

همان یکتای بی همتایِ احساس

نه دیگر بغضِ بسته بودن دست

و قلبی زخمی از سیلیِ یک مست

نه دیگر دختری اُم المصائب

و دلشوره, که مادر تا سحر هست؟…


ادب را قطره قطره آب میکرد
به جبرانِ لبی بیتاب میکرد…

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام و عرض ارادت
    عزاداری هایتان مورد تایید آقا امام زمان(عج)باشد انشاالله.
    با چند شعر جانسوز به روزم
    روز و شب درد کشیدی بدنت خوب نشد
    تا سحر آب شدی زخم تنت خوب نشد
    لاله های به روی پیرهنت خوب نشد
    جگرت سوخت ولی سوختنت خوب نشد

    آینه بودی و یکباره ترک خوردی تو
    من بمیرم سر من بود کتک خوردی تو
    یاعلی مدد?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا