شعر وروديه محرم
پسر شیر خدا یک تنه طوفان کردی
پسر شیر خدا یک تنه طوفان کردی
یک تنه کار تمامی امامان کردی
دست خالی احدی از ته گودال نرفت
سفره های کوفه را بسکه پر از نان کردی
چقدر دست گرفتی وسط معرکه ات
چقدر عاطفه قربانی اینان کردی
هرکسی نامه نوشته است نمک گیر علی است
تو چرا باز ز عمامه ات احسان کردی؟
تا که “عابس” نکند قدری خجالت بکشد
وسط معرکه فورا بدن عریان کردی
از برادر زاده ها کار کشیدی در عوض
کربلا را پره از ذکر حسن جان کردی
قیمت آهن کوفه چقدر ارزان شد
قیمت آهنشان هم که تو ارزان کردی
با زمین خوردن تو خیل النگو ها ریخت
چه سفرها که خودت روزی طفلان کردی
سر خود را به سر نیزه به سامان دادی
امتی را پس از آن بی سر و سامان کردی
حسین رویت