شعر شهادت حضرت زهرا (س)
پهلو شکسته
کرارم و زغصه مکرر شکسته ام
آیینه ام اگر چه سراسر شکسته ام
پهلو شکسته دنده شکسته تکان نخور
بگشا دودیده و بنگر سرشکسته ام
این چند ماهه گر چه شکسته شدی ولی
من را ببین که چند برابر شکسته ام
چین و چروک صورت من شاهد من است
من هم شبیه ضلع مکسر شکسته ام
تو روح و جسم وجان منی پس بدون شک
من نیز چون تو از لگد در شکسته ام
پلکی بزن ببین که زمانه چه کرده است
بامن که در ز قلعه خیبر شکسته ام
من آن غرور له شده ی شهر غربتم
کز استخوان دست تو بدتر شکسته ام
ای خنده ات شراب طهورای مرتضی
تقصیر بغض توست که ساغر شکسته ام
پرواز را دو بال سلامت نیاز هست
پس بال بال کم بزن ای پر شکسته ام
رویم سیاه شد که روی تو کبود شد
حالا ز شرم روی پیمبر شکسته ام
شعر شکسته بسته سرودم حلال کن
می خواستم قبول کنی سر شکسته ام
سعید توفیقی