شعر شهادت حضرت زينب (س)
یا زینب
سر، نه آن است که همواره پریشان تو نیست
دل، نه آن است که سرگشته و حیران تو نیست
ما به شکرانۀ عشق تو به صحرا زدهایم
عاقلی شیوانۀ رندان بیابان تو نیست
زینت دست خداوند تویی یا زینب!
گوهری در صدف فاطمه همسان تو نیست
ای شفاعت گره معجر نورانی تو
روز محشر چه کسی دست به دامان تو نیست؟
گردنم خم شده از بس که سرم سنگین است
سر من، این سر بیچاره که قربان تو نیست
به حسین و حسن از چشم خدا میافتد
قدر بال مگس آن چشم که گریان تو نیست
کاش از خاطرهٔ هر دو جهان پاک شود
اسم ما آخر اگر بین شهیدان تو نیست
حسین صیامی