شعر شهادت حضرت مسلم (ع)شعر محرم و صفر

تنهاترین غریب

تنهاترین غریب کجایی پسر عمو
کشته مرا هوای جدایی پسر عمو

زخمی ترین ستاره ی دارالاماره ام
آماده ام برای رهایی پسر عمو

فریاد می زنم که به اینجا سفر نکن
دیگر مرا نمانده صدایی پسر عمو

امشب همه فدایی و فردا همه فرار!!
در عهد کوفه نیست وفایی پسر عمو

از بچه های فاطمه فرمان نمی برند
اینجا اسیر جور و جفایی پسر عمو

یک پیر زن به داد دل خسته ام رسید
بر زخم من رسانده دوایی پسر عمو

شرمنده ام از این که نوشتم بیا حسین
دارم به لب دعا که نیایی پسر عمو

راهی شده دلم به تمنای دیدنت
با کاروان کرببلایی پسر عمو

بختش بلند آنکه دلش جای عشق توست

مسلم ستاره ای به بلندای عشق توست

اسماعیل شبرنگ

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا