شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی

دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی

چقدر دروی شما عذاب شد نیامدی

به شهر وعده داده ام که می رسی و پیششان

دوباره نوکر شما خراب شد نیامدی

صدا زدی حسین را صدا زدم حسین را

تمام عمر من پر از جواب شد نیامدی

شب یتیم مجتبی گذشت و من ندیدمت

چقدر شاخه های گل گلاب شد نیامدی

دوباره شد محرم و رسید صاحب عزا

ببین که مادرت ز گریه آب شد نیامدی

سری بزن به اشک ما بیا که روز بعد از این

نگویمت. که روضه ی رباب شد نیامدی

عروس فاطمه چرا به زیر آفتاب سوخت

دوباره روی مادری کباب شد نیامدی

شاعر:حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا