شعر عصر عاشورا و شام غريبانشعر محرم و صفرشعر مصائب اسارت كوفه

بالای سرت رسید و دستش پر بود

بالای سرت رسید و دستش پر بود

از کندی خنجر خودش دلخور بود

مردی که پس از کشتن تو دردستش

  یک مقنعه و روسری و چادر بود

شاعر:محمدحسن بیات لو

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا