شعر وفات حضرت ابوطالب (ع)
ستون آسمان
ابوطالب شدی و دست حق در آستین داری
چنین نور امیرالمومنین را در جبین داری
به صورت نور حیدر را به سیرت حسن احمد را
جمالی آنچنان داری کمالی اینچنین داری
زمان از تو زمین از تو امان از تو امین از تو
ستون آسمان ها هستی و پا بر زمین داری
مسلمان بوده ای وقتی نبود اصلأ مسلمانی
بدین ترتیب دین داری و عمری درد دین داری
بلاغت در سخن داری دقیقأ مثل فرزندت
به هنگام رجز خوانی کلامی آتشین داری
از آن سو جعفر طیار از این سو حیدر کرار
چه سهمی پیش آن داری چه ارثی نزد این داری
نبی با رفتنت یک سال را سال عزا خوانده
عجب جائی میان قلب ختم المرسلین داری
اگر در خانه کس باشد همین یک جمله بس باشد
همین بس که تو در خانه امیرالمومنین داری
محسن صرامی