شعر مدح امام حسين (ع)

می ارزد

می ارزد

بندﮔﯽ درعوض سروریت می ارزد

شعرباشوق ثناگستریت می ارزد

دل وجان را اﮔﺮ از دست دهم ای ارباب

به هوای نفسی دلبریت می ارزد

 “گذرتک تک این ثانیه های عمرم

به قدیمی شدن نوکریت می ارزد”

پادشاهی جهان پست ترین منصبهاست

نزد ما منصب پامنبریت می ارزد

گفته حق جنت من وقف محبان حسین

تاکه معلوم شود مشتریت می ارزد

به ابالفضل جمیع شهدا غبطه خورند

اینچنین است که آب آوریت می ارزد

بهر آمرزش ما زینب کبری کافیست

بیش ازاینها نسب خواهریت می ارزد

آب در کرب و بلا قیمت جانت شده بود

چقدر مهریه مادریت می ارزد

بی حیالحظه غارت به کنایه میگفت

آی دختر چقدر روسریت می ارزد

ساربان آمد و انگشت تو در دست گرفت

زیرلب گفت که انگشتریت می ارزد

حسین صیامی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا