محمد حسن بیات لو

شعر مناجات امام زمان(عج)

باید از بندگی تو به خدایی برسیم
بعد ازاین حبس کشیدن به رهایی برسیم

بی طبیبانگی تو به خدا ممکن نیست
بعد یک عمر دویدن به دوایی برسیم

شعر ولادت امام حسن(ع)

حالا که آسمان دم باران گرفته است
طبع سرودنم چقدر جان گرفته است

از این طراوتی که پر از عطر نام توست
دور و بر مرا گل ریحان گرفته است

شعر مناجات با خدا

در باز کن که خسته ترین بنده آمده
تنها و سر به زیر و سر افکنده آمده
همراه با امید به آینده آمده
با این که دیر آمده شرمنده آمده

شعر مناجات امام زمان (عج)

شکسته شد دلم ازدست این و آن بی تو

چگونه پر  بکشم  تا  به  آسمان  بی تو

 

چقدر وعده ی فردا چقدر جمعه ی بعد

ببین که بر لبم آقا رسیده جان بی تو

شعر وفات حضرت ام المومنین خدیجه (س)

به خدا بعد عروج تو پرم مى سوزد
مادر من,تو نباشى, جگرم مى سوزد

امنیت داشتن ما همه از یمن تو بود
خانه با رفتن تو در نظرم می سوزد

شعر مناجات امام زمان(عج)

این روزها دیگر کسی یاد شما نیست
دیگر کسی با نام هایت آشنا نیست

مثل گذشته نیست دیگر کارهامان
شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست

شعر مناجات با امام حسین(ع)

بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم
جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم

مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم
ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم

شعر مناجات امام حسین(ع)

پای هرروضه ی توگریه نمودن زیباست
از گدایان سر کوی تو بودن زیباست

جز در خانه ی تو هیچ کجا بهتر نیست
نوکر هیچ کسی جز تو نبودن زیباست

شعر مناچات با خدا

به روسیاهی ام اقرار میکنم العفو
برای خوب شدن کار میکنم العفو

مرا تو میخری و پاک می کنی اما
منم که آینه را تار میکنم العفو

اشعار مناجات با خدا

خبر آمد رمضان است خدا… میبخشد
بی کم وکاست وبی چون وچرا میبخشد

معصیت کارترین باشی اگر با توبه
وسط بزم مناجات و دعا میبخشد

شعر مناجات با خدا و امام حسین (ع)

روزگاری پر از صفا بودیم

مرد میدان  هر بلا بودیم

 

دورمان هرچه بود خوبی بود

از دروغ و ریا جدا بودیم

 

شعر مناجات امام حسین (ع)

میخواستم برای تو باشم ولی نشد
کنج حرم گدای تو باشم ولی نشد

میخواستم که یک شب جمعه به سرزنان
مهمان کربلای تو باشم ولی نشد

دکمه بازگشت به بالا