شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

إِنَّا غَیرُ مُهمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُم وَ لَا نَاسِینَ لِذِکرِکُم…

عید جدیدی آمد و آغاز سالی‌ست

آقای من! این بار هم جای تو خالی‌ست

وقتی که لب می‌خندد و دل غرق آه است

یعنی که بی تو عیدهای ما خیالی‌ست

ما غائبیم از محضرت که روسیاهیم

آثار با خورشید پیوستن زلالی‌ست

ـ در حلقه‌ی زلفت گرفتارم ـ دروغ است

هر چه که می‌بینم گرفتاری مالی‌ست 

چشمان تو از غصه های ما پر از اشک

اوقات ما از یاد تو اما چه خالی‌ست! 

ماه رُخت را در شب گیسو مپوشان

در شام هجران بی‌گمان صبح وصالی‌ست 

دل های بیدار و … جهانی چشم در راه

در انتظارت جمعه های ما سؤالی‌ست 

بحرین و غزّه لاله لاله, ندبه خوانند

دنیا اسیر دست قومی لا ابالی‌ست 

پایان کار ظالمان با ذوالفقار است

برگرد با تو شوکت مولی الموالی‌ست

یوسف رحیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا