شعر مدح امام حسين (ع)

حس میکنم که مادر تو بوسه میزند…

باز هم که نوکران همه جمع اند برای تو

در کوچه های سینه زنی با نوای تو

حالا که باز ماه محرم رسیده است

این دست و سینه ام شده وقف عزای تو

شاید که شافعم شود اندر به روز حشر

حتی نخی ز پیرهن نوکرای تو

شاید به اذنتان بتواند شفا دهد

ته مانده های نذریه ظرف غذای تو

حتی نفس کشیدن ما سخت میشود

گردیم اگر که دور ز این روضه های تو

“اقا به یاد نام شما لطمه میزنم

این خون صورتم شده نذر چشای تو”

حس میکنم که مادر تو بوسه میزند

بر جای لطمه های سرم در عزای تو

چاوش اکبری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا