شعر مدح و مناجاتشعر مناجات با خدا

شعر مناجات با خدا

در آتش هوا و هوس دل سیاه شد
ساعات عمر من همه خرج گناه شد
خیلی گناه کردم و خیلی عوض شدم
اوقات خوب زندگی من تباه شد
خیلی دلت گرفته ازین توبه های من
شرمنده ام رفاقتمان نیمه راه شد
خندید بر دورویی من نفس بی حیا
ذکرم همین که《اشهد ان لا اله 》شد
اما به لطف سفره ماه مبارکت
این روزها خرابه دل رو به راه شد
شکر خدا که واشده با روضه , روزه ام
ذکرم دم غروب حسین , آه آه , شد
هم لرزه ای به پیکر شمر لعین نشست
هم شرمگین ز فاطمه آن قتلگاه شد
محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا