آه یک واژهی پر از درد است
که به دنبال ناله میآید
گاه روی زبان مردی پیر
گاه از یک سه ساله میآید
آه یعنی رمق نمانده به تن
خسته باشی و هی تو را بزنند
بدوانند پشت یک ناقه
یا که از پشت بی هوا بزنند
آه تسکین درد پهلوییست
که لگدها از آن و این خورده
بر زمین خورده و ز شدت درد
پاشده باز هم زمین خورده
آه یعنی نفس نفس بزنی
عده ای باز بی حیا بزنند
آه یعنی تو مادری باشی
عده ای حرف ناسزا بزنند
آه یعنی که دشمنان بزنند
مردم شهر هم نگاه کنند
باز خوب است تو در انظاری
نه به سمت حرم نگاه کنند
بعد از این بین کوچه گر دیدی
عالمی بی عباست آه بکش
یا اگر یک زن جوان دیدی
چادرش زیر پاست آه بکش
پابرهنه اگر عزیزی رفت
وسط ازدحام آه بکش
یا اگر شاهزاده ای دیدی
طعنه خورد از غلام آه بکش
بعد از این داغدار زینب باش
بعد از این با رباب آه بکش
واجب الحرمتی اگر که به زور
رفت بزم شراب آه بکش
وحید عظیم پور