دریا شده در دل تو ای مولا گم
هر دم شده است در دمت عیسی گم
در گمشده عشق تو پیدا شد حق
بی عشق تو هست هرچه شد پیدا گم
هر کس که شد امروز برایت نوکر
اونیست در آن شلوغی فردا گم
تو مزد کمی زحمت مارا دادی
بی شک نشود اجر کسی اینجا گم
مظلومیت تورا به عالم گوییم
حق تو اگرچه شد در عاشورا گم
آنجا که شد آفتاب از نی پیدا
شد گرچه تنت به زیر دست و پا گم
وقتی که رسید دید زینب , جای
یک بوسه شده در این قد و بالا گم
حالا که به روی نیزه ای خوب بگرد
انگار شده رقیه در صحرا گم
امیرفرخنده