شعر مدح امام حسين (ع)
بارش ابر غم
راه افتاده تمام غم دنیا با تو
گره خورده ست به خون, قصّه ی فردا با تو
مطلع سرخ غزل های جهانی شده ای
مطلع شعر, چه زیبا شده امّا با تو
شب اشک ست و تماشاست اگر بگذارند
اشک, با من, به سر نیزه تماشا با تو
صوت قرآن تو از حنجره ی باران ست
بارش ابر غمت با من و معنا با تو
آسمان طفل یتیمی شده بر دوش زمین
آمده از کرم و لطف تو بالا با تو
گَر جهان پُر شود از یوسف مصری هرگز –
با کسی راه نیاید دلم الّا با تو
تو که باشی همه ی گمشده ها پیدایند
هر چه گم گشته در اینجا, شده پیدا با تو
جلوه کرده ست خدا روی زمین در نقش ِ –
فصل سرخی که رقم خورده در اینجا با تو
قرن ها می گذرد, داغ تو تازه ست هنوز
راه افتاده تمام غم دنیا با تو
حسین سنگری