شعر شهادت حضرت زهرا (س)
حضرت حوریه
جسارت کرد شعله، مشت زد بر روی در آتش
حیا را زیر پا بگذاشت و شد شعله ور آتش
همیشه آب بر آتش اثر دارد ولی این بار
ندارد رحم بر چشمان بارانی و تر آتش
به یمن فاطمه آتش گلستان شد بر ابراهیم
ولایت داشت یعنی حضرت حوریه بر آتش
میان آتش کینه پر ققنوس می سوزد
ولی خاکسترش خاموش خواهد کرد هر آتش
مغیره، خالد و قنفذ همه لبریز از کینه
همه هم دست با شیطان؛ ولیکن بیشتر آتش …
نشسته بر دل عالم عجب داغ جگر سوزی
غم سیلی، قلاف و تازیانه، ضرب در، آتش
تنور فتنه را شیطان همیشه میکند روشن
بخوان مرثیه خوان! از روضه ی خولی و سر؛ آتش
محسن حنیفی