شعر مدح و مناجات حضرت رقيه (س)

دردانه سیدالشهدا

اَلسّلام ای گُل گُـلزار حسین بن علی
دختر فاطمه ر‌ُخسار حسین بن علی
زینت دوش علمـدار حسین بن علی
ای مرا کرده بدهکار حسین بن علی

به‌خدایی‌که‌خودش‌گفته‌برایم‌کافی‌ست
بی‌تو هر ثانیه‌ی زندگی‌ام علّافی‌ست

سوّمین فاطمه‌ی حضرتِ ثاراللّهی
زینـب کـوچکی و زینتِ ثاراللّهی
پرتو روشـنی از عصمـتِ ثاراللّهی
دست‌پرورده‌ی‌ شخصیّتِ ثاراللّهی

چون‌درآغوش‌ حسین‌بن‌علی‌ جاداری
«آنچه‌خوبان‌همه‌دارندتو تنهاداری»

آمدی چند نفس با علی اکبر باشی
تا که تولیّت گل‌واژه‌ی کوثر باشی
تا که در عاطفه صدّیقه‌ی اَطهر باشی
فکر لالایی خواب علی اصغر باشی

محوِلبخندتو،چشمانِ‌قمر بود سه‌سال
بالش‌ِخواب تو بازوی پدر بود سه‌سال

از تماشای تو حورا صفتان حیرانـند
مـاه‌ها دور سـرت آینـه می‌گردانند
هشت‌معصوم‌توراعمّه‌ی‌خود‌می‌خوانند
دوستان من و تو اغلبشان می‌دانند

مشق نامِ تو همان واجب عینی من است
ذکرِ تو نغمه‌ی هر شور حسینی من است

تو‌شرافت تو کرامت تو جلالت داری
تو نجابت تو اصالت تو سیادت داری
در دل حضرت عبـّاس اقـامت داری
دست در کار برآوردن حـاجت داری

طیّبَ الله به لطفت که مریضی مرا
نان‌وخرمای سر سُفره‌ی تو داد شفا

صحن‌‌دلباز‌ تو تنهاست سراپاش ‌سپید
یک‌زمین‌است فقط گنبد میناش سپید
مثل‌ سنگ‌ حرمت بود دلم کاش‌ سپید
این کرمخانه بُوَد بخت‌ گداهاش‌ سپید

زائرانت همه مشمول عنایت هستند
به طواف تو ملائک همه قامت بستند

گونه‌ی‌یاسی‌ات از بوسه‌ی‌باباشد سُرخ
ماهِ‌پیشانی‌ات از بوسه‌ی سقّاشد سُرخ
بی‌شک‌از‌شرم‌رُخَت‌لاله‌ی‌حَمراشد سُرخ
بوسه‌ی‌خار،سبب‌شدکه‌کفِ‌ پاشد سُرخ

غم‌تو بی‌عدد و داغ‌تو بی اندازه‌ست
این‌قدر راه‌نرو آبله مشـکل ساز است

تو که از داغی زنجیر تنت سوخته است
گونه‌و گوش‌و جبین‌و دهنت سوخته‌است
دامنت سوخته و پیرهنت سوخته است
کفنِ توست‌لباست،کفنت سوخته است

داغ سنگین تو یادآور عاشورا بود
تشنه جان دادن تو ارث تو از بابا بود

محمدقاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا