زیباترین ترنم قلبم
خانه خراب گشتن من با عزای توست
زیباترین ترنم قلبم صدای توست
دیدی چگونه زندگی ام را نظر زدند
چشمانِ شور پشت سر بچه های توست
دردم گرفته فاطمه جان گریه می کنم
این قلب زخم دیده من مبتلای توست
دستار بسته ای که نبینم سرت شکست
جای شکستگی به خدا هر کجای توست
تکرارِ ضربه ها که به یک جا نمی خورد
جایِ قلاف رویِ سرو دست وپایِ توست
جایِ طناب مانده به دورِ گلوی من
آثارِ تازیانه بر انگشت هایِ توست
پایینِ هر دو گونه تو چاک خورده است
دو گوشواره درد سر مجتبایِ توست
مقتل نوشته از در ودیوار خورده ای
دهلیزِ خانه شاهد این ماجرای توست
مقتل نوشته خون همه جارا گرفته بود
خون لخته ها به مویِ پریشان حنای توست
مقتل نوشته است که چادر سرت نبود
این ماندنِ تو پشت در هم از حیای تو ست
مقتل نوشته خنجری از لایِ در زدند
آثارِ پارگی به لباسِ عزای توست
گودال هم لباسِ حسینِ تو پاره شد
حالا زمان روضه کرببلای توست
هرکس رسید نیزه خودرا شکست و رفت
کُندی خنجر از اثر بوسه های توست
قاسم نعمتی