یا عزیز الله
هر روز صبح زود , به آقا سلام کن
یا گریه کن برای غمش یا سلام کن
گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای
هر جا نشسته ای ز همانجا سلام کن
هر روزِ ماست , مستِ “سلامٌ عَلَی الْحُسَین”
آغوش ما پر است , ز صدها بغل “حسین”
ما عاشقیم , عاشق آقای کربلا
ما زنده ایم , زنده به رویای کربلا
ای کاش نامه ی عمل ما بدل شود …
با مُهر یا حسین , به ویزای کربلا
این برگه را درست بگیریم , دست راست
راهش پل صراط و خودش هم بهشت ماست
اصلا بهشت , شعبه ای از خاک کربلاست
جنس شراب آن کمی از تاک کربلاست
هر کس بهشتی است و شده غرق در خوشی …
حال دلش هوای عطشناک کربلاست
کرب و بلا بهشت برین است , شک نکن
عرشی ترین مکان زمین است , شک نکن
دیگر بس است , کاسه ی صبرم پُرِ پُر است
قلبم تَرَک تَرَک شده لنگِ تلنگر است
شد حسرت ضریح حرم قوت غالبم
جا مانده ای ز قافله ام , نانم آجر است
ای کاش پادشاه , نظر بر گدا کند
من را مسافر حرم کربلا کند
رضا قاسمی