در محفلی که نام تو باشد گناه نیست
غیر از دو دستِ تو بخدا تکیه گاه نیست
در مکتبِ تو بحث سفید و سیاه نیست
حالم بدونِ یادِ نجف روبهراه نیست
توصیفِ قدر و منزلت کار هر که نیست
دریایی و وجود تو مانند برکه نیست
نامت به زیرِ سلطه کشیده لُغات را
در شیشه کرده خونِ رقیق دوات را
بر هم زده نظامِ همه کائنات را
میخواهم از دو دستِ تو برگِ برات را
لطفت زیاد و خواهش دستان ما زیاد
ما کم ارادتیم و مرامَ شما زیاد
دستِ غزل به مرز کمالت نمیرسد
قَدِّ قلم به اوجِ جلالت نمیرسد
صد چشمه هم به جویِ زُلالت نمیرسد
بیچاره هرکسی به وصالت نمیرسد
قولِ “فَمَن یَمُت یَرَنیاَت بعید نیست
جز دیدنت به وقتِ وفاتم امید نیست
باید نوشت نامِ تو را با دواتِ عشق
زیرا که از تو بوده همیشه حیاتِ عشق
پنهان شده به سایهی عشقِ تو ذاتِ عشق
پس اِهدناصِراطِ علی شد صِراطِ عشق
با تو مشخص است مسیرِ دُرستِمان
جانم فدای نامِ ”امامِ” نخستِمان
دنیا شبیه نقطهای بین کتابِ تو
مانده نگاهِ چرخ و فلک بر جنابِ تو
جُز فاطمه نبوده کسی بازتابِ تو
صد آفرین به فاطمه صد مرحبا به تو
از تو تمامِ خلق بگویند هم کم است
آئینهدارِ جلوهی پاکِ تو فاطمه است
تاریخ شاهد است که جُز تو دلیر نیست
ذکری به غیر نامِ “علی” دلپذیر نیست
عیدی شبیه عید سعید “غدیر” نیست
هرکس که با ولایتِ تو هممسیر نیست
بیراهه رفته است -به پایش ثُبات نیست
راهی به غیر راهِ تو راهِ نجات نیست
پیدا نمیشود اَحدی برتر از علی
آقاتر و عزیزتر و بهتر از علی
در معرکه کجاست دلاورتر از علی
صدها هزار مرتبه پیغمبر از علی
تعریف کردهست چنان و چنین علیست
با امر حق برای نبی جانشین علیست
محمد حسن بیاتلو