شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

وقت حساب و کتاب

پایان سال و وقت حساب و کتاب شد

 پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد

هر روز با گناه دلت را شکسته ام

بین من و تو این همه عصیان حجاب شد

گفتند پای نامه ما گریه میکنی

حال شما زدیدن نامه خراب شد

با این وجود تا که گره خورد کار من

یا صاحب الزمان دلم مستجاب شد

هر عاشقیکه خالصانه پای شما نشست

پیچیده عطر نوکریش چون گلاب شد

این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای

آوای الرحیل به جانم عذاب شد

سرچشمه زلال شد آیینه جمال

بر دیده ام نگاه به رویت سرا ب شد

امسال هم گدای شب جمعه حرم

با یک دعای مادرتان بیحساب شد

ما را بخر عزیز دل شاه کربلا

جان کسیکه صورتش از خون خضاب ش

نازم به بانویی که به معراج قتلگاه

در پاسخش نوای الیه خطاب شد

گودال فوق عرش و تجلی رب آن

در پاره حنجر پسر بوتراب شد

عمریست روضه خواندم و باور نمیکنم

زینب چگونه وارد بزم شراب شد

 قاسم نعمتی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا