شعر مدح و مناجات امام حسن (ع)

ما گداییم

ما گداییم

هرکه دیدست تو را گفته که ماشاالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه

نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانگ “لا حول و لا قوه الا باالله”

حافظ از روی توگفته است جهانگیر شود
هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه

مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر
خیر در خیر کثیری , کرمت هست گواه

زور بازوی علی داری و شاهد دارم
برده ای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه

تو کریمی ؟ نه ..کرامت شده نازل از تو
دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه

ما گداییم و به یک لقمه ی نان محتاجیم
از همان لقمه که دادی به سگانت ای شاه

صلح تو راز بزرگیست نفهمید کسی
از قیام تو نشد غیر برادر آگاه

زهر در سینه ی تو کار خودش را میکرد
و تو در فکر لب خشک ابا عبدالله

قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند
این غزل نذر غریبی تو ان شاالله

سید حسن رستگار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا