شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

نذر علی اکبر

زینب و سکینه را یک طرف روانه کن

زلف احمدانه را چندبار شانه کن

 

یک کمی برو حرم با زنان وداع گوی

یک کمی گلایه از مردم زمانه کن

 

یک کمی امان بده بیشتر  ببینمت

اشکِ کودکانه ریز  نازِ دلبرانه کن

 

پس برادرِ مریض را اگر شده برو

میهمان چندتا حرف عاشقانه کن

 

بیست و پنج تا بهار از تن ات گذشته است

زودتر درخت شو زودتر جوانه کن

 

ای شراب خانگی در پیاله کهنه شو

ای گل محمدی در نسیم خانه کن

 

مرغِ نانجیب را با کبوتران چه کار

وقتِ پر کشیدن ست ترکِ آب و دانه کن

 

آتش اوفتاده است در گلوی زخمی ات

سوی خیمه بازگرد آب را بهانه کن

شاعر؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا