شعر شهادت حضرت رقيه (س)
نیمه ی شب
نیمه ی شب ماه تابانآمده
گوشه ی ویرانه مهمانآمده
خانه ام را آب و جارومی کنم
فرش راه یار گیسو میکنم
می نهم بر دامنمخونین سرش
می زنم بوسه به پارهحنجرش
ای پدر چون لاله ایپژمرده ام
صبح تا شب تازیانهخورده ام
کعب نی افتاده برجانم , ببین
ارغوانی روی رخشانمببین
بس دویدم پشت پایقافله
پر شده پایم ز زخمآبله
وای از شام غریبان ایپدر
وای از شب در بیابانای پدر
یک نفر موی سرم را میکشید
یک نفر هم معجرم رامی کشید
یک نفر چادر ز دوش منکشید
یک نفر زیور ز دوش منکشید
آتش و گیسوی من …یا فاطمه
ضربه و پهلوی من …یا فاطمه
رضا رسول زاده