شعر مناجات امام حسين (ع)

پسر فاطمه(س)

همه جا رفتم عاقبت شر بود
زندگی بی تو شرم آور بود

سر هر سفره ای نشستم‌حیف
بخدا سفره تو بهتر بود

زیر هر پرچمی اسیر شدم
پرچم روضه های تو سر بود

لا اوبالی شدم نفهمیدم
چایی روضه مستی آور بود

روضه خوان گفت رزق هرکس نیست
روضه خوان گفت و گوش من کر بود

پسر فاطمه نگاهم کن
باز با گریه رو به راهم کن
دوره گردم فقیر و بیچاره م
تو مرا پای روضه شاهم‌کن

من پشیمان رسیده ام تو ببخش
دیده گریان رسیده ام‌تو ببخش
قول مردانه آمدم بدهم
با دل و جان رسیده ام تو ببخش

در سرم غیر تو هوایی نیست
غیر این بزم آشنایی نیست
غیر این وادیِ محبت تو
منِ آلوده را که جایی نیست

آه عالیجناب رحمی کن
باز بر این خراب رحمی کن
تو در خانه ات نگاهم دار
گوش من را بتاب رحمی کن

ای کس و کار من امام حسین
همه جا یار من امام حسین
من همان جنس بنجل شهرم
ای خریدار من امام حسین

امیر فرخنده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا