شعر شهادت حضرت زهرا (س)
چه کنم…
چه کنم بی تو اگر زنده بمانم , چه کنم
کاش می شد که در این شهر نمانم , چه کنم
تا سحر خواب نداری و دعا گوی منی
شده بیماری تو قاتل جانم , چه کنم
مردم از گریه ی تو خسته , تو از گریه ی من
اشک از دیده ز داغت نفشانم , چه کنم
من که صد ها گره ی کور به دستم وا شد
گِرِهم روی گره خورده ندانم , چه کنم
حاضرم جان بدهم چهره ی خود باز کنی
گرچه شرمنده از این روی نهانم , چه کنم
تا مغیره رسد از راه حسن می لرزد
من به حال پسرم بس نگرانم , چه کنم
گیرم از کوچه به یادت رفت و آمد نکنم
با در سوخته ی خانه ندانم , چه کنم
استخوان های تو بیرون زده لاغر شده ای
چِقَدَرَ پیر شدی یار جوانم , چه کنم
ای زمین خورده , علی هست زمین خورده ی تو
بیش از این نیست به تن , تاب و توانم , چه کنم
به یقین حرف دلم بود که ((انسانی)) گفت:
((من زمین خورده ترین مرد زمانم , چه کنم))
سعیدخرازی
سلام…
هعی…
ای وای
مادرم
مادرم
مادرم…
خیلی التماس دعا
یاعلی مددی
با عرض سلام
دعوتید به آیینه مکدر
یا علی
دلم باز پی نغمه سرایی،
و این بار به سر شور و نوایی،
که اجابت بشود ذکر و دعایی و شوم کرب و بلایی که صدا گفت:
"که این کشته، همان زاده ی فتاح حنین است،
و این شمس چراغ مغربین است و ضیاء مشرقین است
و این جاده که بین الحرمین است،
((همان منزل عشاق اباالفضل و حسین است"…))
×محمدجواد خراشادیزاده×
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
تعجیل فرج منقم زهرا(سلام الله علیها ) صلوات
لحظه هاتون زهرایی
التماس دعای فرج یاعلی