شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
آرام جان
میبینی آرام جان دل بی قراری را
پایان بده با امدن چشم انتظاری را
باید که ابی ریخت روی آه سوزان
با گریه مرهم میگذارم زخم کاری را
خورشید عمرم رو به مغرب میرود ، کاش
چشمم ببیند روی ماه اشکاری را
بی تو تمام فصل ها زرد است و پاییزی
برگرد تا معنا کنی سبز بهاری را
خون میچکد دیگر به جای اشک از چشمم
پایان بده با امدن این گریه زاری را
حمید رحیمی
می بینی “ای” آرام جان
“ای” رو جا انداختید!