شعر ولادت حضرت زينب (س)
آمده از عرش اعلا ذوالفقار دیگری
باز هم چرخیده دنیا در مدار دیگری
آمده از عرش اعلا ذوالفقار دیگری
تا حسین آرام جانش شد، برای او نشد
هیچکس همواره آرام و قرار دیگری
میرسد روزی که زینب میشود یار حسین
آن زمانی که ندارد هیچ یار دیگری
خار در می آورد از پای طفلانش ولی
میرود با هر قدم در پاش خار دیگری
هیچ وقت اما نیفتاد از تکاپو، از نبرد
کارها کرده است اما مانده کار دیگری
ابن سعد و شمر آخر شد شکار نطق او
بعد هم شد ابن مرجانه شکار دیگری
گرچه امشب آنچنان لب وا نشد بر مدح او
باز مدحش میکنم لیل و نهار دیگری
دوست دارم «یاعلی» را، دوست دارم یاعلی!
من هم آخر میثمی باشم به دار دیگری
ای زبان لکنت بگیری گر نگویی یاعلی
یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی
حسن معارف وند