دسته‌بندی نشده

اذن دخول

کاری برای این بدِ بی آبرو کنید
با صحن انقلاب مرا روبرو کنید

قلب مرا گرفته و در گوشه حرم
با تکّه های آینه لطفا رفو کنید

بعدش کمی به دست بگیرید و باز هم
آمرزش گناه مرا آرزو کنید

قلب شفا گرفته من خانه شماست
در آن مباد عشق دگر جستجو کنید

اذن دخول خواندم و اشکم روانه شد
در این دقیقه کاش که قصد وضو کنید

با من شبیه دعبل و ریّان پس از نماز
در حدّ یک سلام شده گفتگو کنید

لبخند را به روی لبانم بیاورید
بغض مرا گرفته جدا از گلو کنید

امشب در ازدحام کنار ضریح تان
شاخه گل سفیدِ مرا نیز بو کنید!

مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا