شعر ولادت امام حسين (ع)

ازمعجزات نور

 

نوری بهنسل ساقی کوثر اضافه شد

ماهی بهروی دامن مادر اضافه شد

مولودیآمدونمک نان خلق شد

بررزقسفره ها دوبرابر اضافه شد

وقتی کهپابروی زمین زد خدای عشق

ازاین بهبعدواژه نوکراضافه شد

امروزباولادتارباب یک نفر

برشافعانعرصه محشر اضافه شد

ازمعجزاتنور وجودحسین بود

بربالهایفطرس اگر پراضافه شد

بادیدنحسین حسن افتخار کرد

برمیوههای قلب پیمبر اضافه شد

 

اینشد که مابه نان و نوایی رسیده ایم

ازبرکتحسین به جایی رسیده ایم

 

آدم زگریهبرغم اوآبروگرفت

امشب مسیحازدم اوآبروگرفت

هرکس کهگریه کردبرایش عزیزشد

ازروضههاوماتم اوآبروگرفت

موسیعصابدست رهاکردطوررا

آمدوازمحرم اوآبروگرفت

خضرنبی کهزندگیش جاودانه شد

ازقطرههای زمزم اوآبروگرفت

دنیازاعتبارمسیح وکلیم ونوح

یاازنگینخاتم او آبروگرفت؟

من مطمئنمهرکه به بالا رسیده است

ازریشههای پرچم او آبروگرفت

 

اینواژه درتمام جهان نقش پرچم است

اربابما معلم عیسی بن مریم است

 

ازآسمانبسوی زمین این ندارسید

مژده بههم دهیدکه خون خدارسید

تکمیلشدحدیث بلند رسول عشق

یعنی کهتک ستاره اهل کسارسید

درازدحامخیل گدا می شودشنید

سلطانعشق,پادشه کربلارسید

حال وهوایمستی مابی دلیل نیست

امشب حسینفاطمه ارباب مارسید

جذب خودشنموده تمامی خلق را

مثلپیمبری که زغار حرارسید

 

امشبتبرکی زدرش خاک می برند

آنانکههر کدام به قومی پیمبرند

 

حساس بودفاطمه برگریه های او

بربوسهنبی به تن ودست وپای او

پروانههای سوخته دور شمع او

جبریل میشوند همه از دعای او

صدها مسیحدم همه بیمار اوشدند

حلقهزدندبردر دارالشفای او

ثابتشودبه خلق ازل تاابد که نیست

خاکی شبیهتربت کرببلای او

ماکه بهشتراهمگی لمس کرده ایم

هرشب میانگریه ودر روضه های او

 

وقتیکه ذره پروری اصل صفات اوست

پسسینه زن شدن یکی ازمعجزات اوست

 

برسینهغیرنام توراحک نمی کنیم

ازبینسینه عشق تورا دک نمی کنیم

هرکس کهدرمقابل توصف کشیده است

مابهحرامزادگی اش شک نمی کنیم

خودرا بهپیش هیچ کسی جزخودشما

آقابه جانفاطمه کوچک نمی کنیم

ماسیب سرخسینه خودراحسین جان

بامعصیتبه عشق شما لک نمی کنیم

 

لطفتوبود بردل مسکین پناه داد

مارارقیهات سراین سفره راه داد

 

آن دختریکه فاطمه کاروان شده

آنکه سهسال داشت ولی قدکمان شده

ازآنزمانکه رأس تورا روی نیزه دید

مانند عمهجان خودش روضه خوان شده

جاندادودرعوض زلبت بوسه ای گرفت

ازآن لبیکه بوسه گه خیزران شده

طفل سهساله ای که پراز خار شدتنش

ازبسدویده اند پی اش نیمه جان شده

درمجلسیزیدکه حرف از کنیزشد

زهرایکاروان تو سخت امتحان شده

 

امشبتوآمدی وبه مااشک می دهند

ماتشنهایم وباده از آن مشک می دهند

مهدی نظری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا