شعر شهادت امام رضا (ع)شعر شهادت اهل بيت (ع)
از سوز زهر خسته و از پا نشسته ام
از سوز زهر خسته و از پا نشسته ام
چشم انتظار مقدم زهرا نشسته ام
پا میکشم به خاک و امانم بریده است
یاد اجل به یاد مداوا نشسته ام
میبینمش که از غم من گریه میکند
اشک جواد را به تماشا نشسته ام
دور از مدینه وتک وتنها عجیب نیست
با قصد پر کشیدن از اینجا نشسته ام
اشک من وجواد و دو چشمان مادرم
در حجره گوئیا که به دریا نشسته ام
محمد حسن بیات لو