شعر شهادت حضرت زهرا (س)

الوداع

گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است
کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است

دیده ای گریه ی طوفانیِ زهرایت را
یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است

نشد آخر که ببینم پسرم محسن را
الوداع, دیدنِ رُخسار پسر نزدیک است
جای زخمی که ز مسمار به سینه گُل کرد
داده آزار مرا چون به جگر نزدیک است
نتوانم دگر از روی زمین برخیزم
این جراحات, علی جان به کمر نزدیک است
این سه ماهه غم تنهایی تو پیرم کرد
عمرِ گُل کوته و گویی که سفر نزدیک است
می روم با دلی آکنده ز غم های حسن
قصّه ی طشتِ پُر از خونِ جگر نزدیک است
دَمِ گودال, حسینم به زمین می افتد
ماجرای گلو و نیزه و سر نزدیک است
وای از داغ رباب و لب عطشانِ علی
به گلویش هدفِ, تیرِ سه پر نزدیک است

حسین رضایی(حیران)

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا