اگر شفیع تویی اضطراب لازم نیست
هراس از غم روز حساب لازم نیست
همیشه با تو فقط سود کرده ام, هرچند
در عاشقی که حساب و کتاب لازم نیست
برای کشتن عشاق, یا رسول الله
بس است زلف سیاهت, طناب لازم نیست
چنان ز عطر تو جان ها به مستی افتادند
که در دیار تو دیگر شراب لازم نیست
تو خَیر خلق خدایی و علت خلقت
برای مدحت تو آب و تاب لازم نیست
دلیل رحلت ظلمت, پس از طلوع رخت!
در آسمان جهان آفتاب لازم نیست
برای حفظ حیات مراجعین درت
عزیز آمنه آیا نقاب لازم نیست؟
بهشتِ بی تو خودش یک جهنم محض است
فراق یار که باشد, عذاب لازم نیست
برای هر که درِ خانه ی تو خادم شد
محبت اسدالله شرط لازم شد
علی اکبر نازک کار