اینکه اینگونه میکِشی نامرد..
ای که هستی رئیس مذهب ما
چقدر حوزه ات مسلمان ساخت
گوشه از کلاس درس شما….
نفست جابر بن حیان ساخت
تا ابد زیر دین او هستیم…
بانی روضه های کرببلاست
خانه اش کاملا حسینیه است
خانه ی او همیشه روضه به پاست
اینکه اینگونه میکشی نامرد
عالمی هست تحت هر امرش
بین این کوچه ها نکش او را…
سن و سالی گذشته از عمرش
در این خانه گر که آتش خورد
لااقل بی هوا به در نزنید
جلوی چشم مردی ای مردم
به زنی ضربه بی خبر نزنید
آنقدر که لگد به در زده اند
در حیاط؛ عاقبت درش افتاد
پشت در هیچ کس نبود؛؛؛اما
چقدر یاده مادرش افتاد.
گرچه او را کشان کشان بردند
شکر پهلوی او ندید آسیب…
تازیانه به صورتش نزدند..
شکر ابروی او ندید آسیب
شکر که رو به روی دختر خود…
با نوک نیزه پشت رو نشدی…
در میان محله های یهود…
دیگر آقا تو کو به کو نشدی.
بین بازار دختران شما…
پیش نامحرمی حقیر نشد
موقع دفن و کفن,,,پیکر تو
سهم این پیکرت حصیر نشد!
بین خانه تمام دختر هات
گرچه آقا شده پریشانت
جلوی چشم دخترت منصور
خیزران که نزد به دندانت
شاعر:حامد جولا زاده