شعر ولادت امام حسين (ع)

ای در هوای پاک

ای در هوای پاک نگاهتسلامها

نامت نداشت سابقه ایبین نامها

ماهی قلب کوچک ما راگرفته ای

در موج دست آبی خود صبحو شامها

ای هیبت بهار خدا , سیرمی شوند

از عطر سفره های حضورتمشام ها

سائل به حکم واجب عینیاست بی گمان

وقتی گدا به چشم تودارد مقامها

بیرون بیا و چشم مرا همقدم بزن

همسفره فروتن جمعغلامها

در کوچه ات کسی به کسیجا نمی دهد

مکثی بکن به اشتیاق چنینازدحامها

هر کس خورد زخم ترا میکند حرام

تلخی منت همه التیامها

یک روز سرنوشت تو سر زدبه کوچه ای

خالی ز رنگ و بوی همهاحترامها

یک روز سرنوشت تو آمدبه کوچه ای

با مادرت شبیه گلی زیرگامها

خونین جگر شدی و همهحرف بودنت

زد یادگار تا به ابدروی جامها

تنها ترین غریبترینمهربانترین

این است سرنوشت تمامامامها

 

شاعر: ؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا