شعر شهادت حضرت زهرا (س)

ای ساقهٔ شکسته

ای ساقهٔ شکسته، نیلوفر تکیده
مجروح تیغ طوفان، ای سرو سر خمیده

تا باز با صدایت این خانه جان بگیرد
حرفی بزن اگر چه، پیوسته یا بریده

پیداست در نگاهت از تو کبوتر شوق
شوق ادامه دادن، تا ناکجا پریده

این رنج و این تحمل؟ این وتر بی تعادل؟
ای با تو باغی از گل در بستر آرمیده

از چشم نیمه بازت از شیوهٔ نمازت
پی برده ام به رازت غم تا کجا رسیده!

آن بار شیشه‌ات کو؟ شوق همیشه‌ات کو؟
ای باغ ریشه‌ات کو؟ طوفان مگر وزیده؟

گلگون صورتت کو؟…کو؟ آن طراوتت کو؟
رنگت پریده آنقدر، خون از رگت دویده

ای سنگ خورده از سنگ، سنگ تو را به سینه
می‌کوفت سنگ و می‌گفت داغ این چنین که دیده؟!

ای بی نشان مزارت، ای کاش در کنارت
قبری برای من بود مظلومهٔ شهیده
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س

 فرزاد نظافتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا