شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
ای ماه بی گناه
از بس که داده هرم عطش بوسه روی تو.
شرمنده گشت از روی ماهت عموی تو.
لبیک تو برای پدر گشت گریه ات.
داد اشک جای غسل شهادت وضوی تو.
ای ماه بی گناه، به هم ریخت لشگری.
بعد از خطابه ی پدرت، گفتگوی تو.
زد استخاره حرمله بین تو و پدر.
خیر الامور اوسطها شد گلوی تو.
بودی تو آرزوی من و تیر حرمله.
با خنده داغ زد به دلم آرزوی تو.
بارید از زمین به هوا ابر حنجرت.
خونی که یک سه شعبه گرفت از سبوی تو.
در پشت خیمه گاه شده نیزه ای بلند.
به جای من، و فاطمه در جستجوی تو.
بر نی نشستی و دل مادر نشسته است.
دل خون به روی نیزه ی غم روبروی تو.
رسول رشیدی راد(مجتبی)