شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام حسن (ع)
بخت و اقبال دلم واشد به دستان حسن
بخت و اقبال دلم واشد به دستان حسن
بی سر و پایی ام آقا شد به دستان حسن
قطره قطره حب مولا در دلم بارید اگر
اصلا انگاری که دریا شد به دستان حسن
باید از فضل علی(ع) حاصل حسن(ع) باشد فقط
مرده ای دیدم که احیا شد به دستان حسن
از کنارش این صدا را دارم , از یک جای گرم
نامه اعمالمان “تا” شد به دستان حسن
انبیاء محتاج او هستند و آخر دیده شد
پیرزن وقتی زلیخا شد به دستان حسن
هرچه حاجت می دهد دستان او , کار خداست
سمت و سوی قبله پیدا شد , به دستان حسن
او قیامش را به پا کرد و به ظاهر صلح شد
دومین “انا فتحنا” شد به دستان حسن
دین اگر مهر حسن دارد اطاعت کردنیست
خط قرمزها تبرا شد به دستان حسن
حسین رویت