شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

بدعادت شده ام

این غربتِ حیران شده را دوست ندارم
دلشورۂ پنهان شده را دوست ندارم

بر دردِ فراق تو بدعادت شده ام! چون
بیماری درمان شده را دوست ندارم

شاید گله داری و بگویی که گدایِ
مشغول به عصیان شده را دوست ندارم

بستند چرا مسجد فیروزه نشان را؟!
این مشکل آسان شده را دوست ندارم

محرابِ تو یک عمر شفاخانۂ ما بود
تقوایِ هراسان شده را دوست ندارم

برگرد فدایت بشوم! از تو چه پنهان…
این آدم ِ شیطان شده را دوست ندارم

هر هفته تو را ضجّه زدم تا که بیایی
این هفتۂ زندان شده را دوست ندارم

دلتنگم و بیتابم و بیتابم و دلتنگ
این حالِ پریشان شده را دوست ندارم!

مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا