شعر ولادت امام رضا (ع)

بر جان عاشقان ولایت خبر رسید

بر جان عاشقان ولایت خبر رسید
نوباوه ی بتول به وقت سحر رسید
از برکتش خدا به گدا بیشتر رسید
امشب ز راه زاده ی زهرا اگر رسید:

آمد که حال خسته ی ما را نظر کند
فکری به حال بنده ی خونین جگر کند

امشب عجیب سر به هوایم برای او
دنبال ذکر و مدح و ثنایم برای او
من یک گدای بی سر و پایم برای او
مجنونم و اسیر رضایم , برای او:…

…زشت است اگر که نوکر خود را کند جواب
حاشا به لطف زاده ی پاک ابوتراب

ذکر قنوت روز و شب شیعه یا رضاست
روی لبم ترنّم ذکر رضا رضاست
در کشتی نجات فقط ناخدا رضاست
در ربنای هر شب من, آتنا , رضاست

این دل میان مشهد و قم چون کبوتر است
گویا که وقف زاده ی موسی بن جعفر است

ما را نوشته اند گدایان مشهدش
روزی خوران سفره ی احسان بی حدش
مجنون بوی عطر ضریح زبانزدش
یک عمر خم شدیم فقط سمت مرقدش

دانه ز دست هرکس و ناکس نخورده ایم
دل را فقط به دست جوادش سپرده ایم

ما عاشقان غمزده را مال خود کنید
مارا همیشه در به در آل خود کنید
فکری به حال روزیِ اطفال خود کنید
ما را ذبیح کرده و پامال خود کنید

امشب دهید دست گدا جام باده را
امضا کنید کرب و بلای پیاده را

یا ثامن الحجج نظری هم به ما نما
بر این گدای پشت درت اعتنا نما
یعنی بیا و روزی من کربلا نما
بعدش مرا برای محرم جدا نما

یابن شبیب های تو ما را اسیر کرد
هر آنچه کرد روضه ی تکه حصیر کرد

مهدی علی قاسمی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا